نت سنتور دو کبوتر ویگن
8d589aee-ed59-4de2-b89a-1b669f8a2f0f_3.jpg
5 از 5 امتیاز

نت سنتور دو کبوتر ویگن

نت سنتور دو کبوتر ویگن نام :

نت سنتور دو کبوتر ویگن

نت سنتور دو کبوتر ویگن نام آهنگساز : پرویز وکیلی
نت سنتور دو کبوتر ویگن تنظیم : ترنم عزتی
نت سنتور دو کبوتر ویگن سطح : متوسط
نت سنتور دو کبوتر ویگن ساز :

سنتور

قیمت : 50,000 تومان
5 از 5 امتیاز
این محصول را بخرید و امتیاز دهید
ویدئو آموزشی نوع فایل :

.pdf

سطح : متوسط
نت سنتور دو کبوتر ویگن حجم : 1/1 مگا بایت
نت سنتور دو کبوتر ویگن ساز :

سنتور

نت سنتور دو کبوتر ویگن

فروش توسط :

ترنم عزتی

نام آهنگساز :

پرویز وکیلی

تنظیم :

ترنم عزتی

نت موسیقیمشخصات نت
ساز :

سنتور

سطح : متوسط
تعداد صفحات : 3
قیمت نت : 50,000 تومان
حجم نت : 1/1 مگا بایت
نوع فایل نت : .pdf
مشخصات ویدئو

ویدئوی آموزش این نت به زودی ساخته خواهد شد

نت سنتور دو کبوتر ویگن

تنظیم کننده : ترنم عزتی

آهنگساز : پرویز وکیلی

نکته : جهت سادگی هرچه بیشتر در اجرا متن آهنگ زیر نت های سنتور نوشته شده است نسخه های دیگر نت دو کبوتر ویگن برای ساز های دیگر را می توانید از طریق لینک های زیر دریافت کنید

نت پیانو دو کبوتر ویگن

نت سنتور دو کبوتر ویگن

نت گیتار دو کبوتر ویگن

نت کیبورد دو کبوتر ویگن

نت ویولن دو کبوتر ویگن

متن آهنگ دو کبوتر

روزی من و تو ای جان همچون کبوترها

سر می نهادیم با هم بر بستر پرها

پرگشاده همره مرغان خوش آواز

گه به کوهستان و گه به صحرا در پرواز

جلوه زندگی را در چشم هم میدیدیم

چون به شب میرسیدیم کنار هم می آرمیدیم

تا نسیمی میوزید آشیانه میلرزید

ما ز بیم جان خود بر سر هم پر میکشیدیم

اکنون از هم رو گردانیم نه من نه تو نمیدانیم

چون شد که آشنا گشتیم روز دگر جدا گشتیم

هر کس که دلدار مرا از من جدا کرد ای خدا

خواهم بسوزانی دلش سازی ز دلدارش جدا

اکنون از هم رو گردانیم نه من نه او نمیدانیم

چه شد که آشنا گشتی روز دگر جدا گشتی

کلمات کلیدی : نت سنتور دو کبوتر ویگن, نت آهنگ دو کبوتر ویگن برای سنتور, خرید نت دو کبوتر ویگن با سنتور, نت موسیقی آهنگ دو کبوتر ویگن , سایت خرید نت های سنتور

متن آهنگ دو کبوتر

روزی من و تو ای جان همچون کبوترها

سر می نهادیم با هم بر بستر پرها

پرگشاده همره مرغان خوش آواز

گه به کوهستان و گه به صحرا در پرواز

جلوه زندگی را در چشم هم میدیدیم

چون به شب میرسیدیم کنار هم می آرمیدیم

تا نسیمی میوزید آشیانه میلرزید

ما ز بیم جان خود بر سر هم پر میکشیدیم

اکنون از هم رو گردانیم نه من نه تو نمیدانیم

چون شد که آشنا گشتیم روز دگر جدا گشتیم

هر کس که دلدار مرا از من جدا کرد ای خدا

خواهم بسوزانی دلش سازی ز دلدارش جدا

اکنون از هم رو گردانیم نه من نه او نمیدانیم

چه شد که آشنا گشتی روز دگر جدا گشتی

نظر
نظر
نظر