نت سنتور امید حمیرا
e3ffab19-35fa-456b-a53a-08fe42fdba8d_3.jpg
5 از 5 امتیاز

نت سنتور امید حمیرا

نت سنتور امید حمیرا نام :

نت سنتور امید حمیرا

نت سنتور امید حمیرا نام آهنگساز : صادق نوجوکی
نت سنتور امید حمیرا تنظیم : ترنم عزتی
نت سنتور امید حمیرا سطح : متوسط
نت سنتور امید حمیرا ساز :

سنتور

قیمت : 50,000 تومان
5 از 5 امتیاز
این محصول را بخرید و امتیاز دهید
ویدئو آموزشی نوع فایل :

.pdf

سطح : متوسط
نت سنتور امید حمیرا حجم : 1/1 مگا بایت
نت سنتور امید حمیرا ساز :

سنتور

نت سنتور امید حمیرا

فروش توسط :

ترنم عزتی

نام آهنگساز :

صادق نوجوکی

تنظیم :

ترنم عزتی

نت موسیقیمشخصات نت
ساز :

سنتور

سطح : متوسط
تعداد صفحات : 3
قیمت نت : 50,000 تومان
حجم نت : 1/1 مگا بایت
نوع فایل نت : .pdf
مشخصات ویدئو

ویدئوی آموزش این نت به زودی ساخته خواهد شد

نت سنتور امید حمیرا

تنظیم کننده : ترنم عزتی

آهنگساز : صادق نوجوکی

نکته : جهت سادگی هرچه بیشتر در اجرا متن آهنگ زیر نت های سنتور نوشته شده است نسخه های دیگر نت امید حمیرا برای ساز های دیگر را می توانید از طریق لینک های زیر دریافت کنید

نت پیانو امید حمیرا

نت سنتور امید حمیرا

نت گیتار امید حمیرا

نت سه تار امید حمیرا

نت کیبورد امید حمیرا

نت ویولن امید حمیرا

متن آهنگ امید

تو رفتی دیگری آمد که او هم می رود فردا
دلم دیگر به تنگ آمد از این بدرود جان فرسا
به دنبال تو بی پروا هزاران ره که پوییدم
نسیم و ساق هر گلشن هزاران غنچه بوئیدم
به دلم امید دادم غزل و ترانه خواندم
به میان دشت سینه گل آرزو نشوندم

به لب نام تو آوردم چه در مستی چه هوشیاری
نبودی از نظر غائب چه در خواب و چه بیداری
تو اما راه خود رفتی چو رودی سوی دریا
ولی من ساکت و خاموش بسان باد صحرا
به دلم امید دادم غزل و ترانه خواندم
به میان دشت سینه گل آرزو نشاندم

تلاشی بی ثمر کردم ولیکن غصه باقی ماند
خروش و بانگ و فریاد و حدیث و قصه باقی ماند
زپا افتاده ام دیگر نوائی سر نخواهم داد
درختی بی ثمر هستم که دیگر برنخواهم داد
به دلم امید دادم غزل و ترانه خواندم
به میان دشت سینه گل آرزو نشاندم
به دلم امید دادم

کلمات کلیدی : نت سنتور امید حمیرا, نت آهنگ امید حمیرا برای سنتور, خرید نت امید حمیرا با سنتور, نت موسیقی آهنگ امید حمیرا , سایت خرید نت های سنتور

متن آهنگ امید

تو رفتی دیگری آمد که او هم می رود فردا
دلم دیگر به تنگ آمد از این بدرود جان فرسا
به دنبال تو بی پروا هزاران ره که پوییدم
نسیم و ساق هر گلشن هزاران غنچه بوئیدم
به دلم امید دادم غزل و ترانه خواندم
به میان دشت سینه گل آرزو نشوندم

به لب نام تو آوردم چه در مستی چه هوشیاری
نبودی از نظر غائب چه در خواب و چه بیداری
تو اما راه خود رفتی چو رودی سوی دریا
ولی من ساکت و خاموش بسان باد صحرا
به دلم امید دادم غزل و ترانه خواندم
به میان دشت سینه گل آرزو نشاندم

تلاشی بی ثمر کردم ولیکن غصه باقی ماند
خروش و بانگ و فریاد و حدیث و قصه باقی ماند
زپا افتاده ام دیگر نوائی سر نخواهم داد
درختی بی ثمر هستم که دیگر برنخواهم داد
به دلم امید دادم غزل و ترانه خواندم
به میان دشت سینه گل آرزو نشاندم
به دلم امید دادم

نظر
نظر
نظر